بیماران زیادی به کلینیک طب فیزیکی مراجعه نموده اند که میلوپاتی گردنی داشتند و با تشخیصهای دیگری درمان شده بودند. بعنوان مثال بیماری با کمردرد کاندید جراحی کمری بود اما بعلت وجود اختلال تعادل برای بیمار تنگی
کانال گردنی بررسی و تشخیص داده شد. یا بیماری بعلت سندروم تونل کارپ تحت درمان بود اما میلوپاتی گردنی داشت. یا بیمار دیگری که دو بار تحت عمل جراحی کمر قرار گرفته بود. لازم دیدیم در اینجا توضیحاتی در مورد میلوپاتی گردنی ارائه نماییم. میلوپاتی گردنی ناشی از آرتروز شایعترین بیماری نخاع در افراد بالای ۵۵ سال است
التهاب نخاع گردنی را میلوپاتی میگویند. این التهاب میتواند به علت تنگی کانال گردن یا اصطلاحاً تنگی نخاع گردنی باشد. تنگی کانال خود میتواند مادرزادی بوده یا در اثر آرتروز به وجود آید. آرتروز گردنی شایعترین علت تنگی کانال گردن و فشار به نخاع یا میلوپاتی است. کاهش ارتفاع دیسک، باعث کاهش قوس گردن که به صورت لوردوز است میشود. در نتیجه لیگامنتوم فلاوم بر روی خودش چین میخورد بهعلاوه استئوفیت مفاصل لوشکا و فاست و همچنین اسئوفیت لبههای مهرهها باعث تنگی کانال نخاع میگردد. فشار به نخاع حاصله از تنگی کانال گردنی به آرامی پیشرفت میکند.
در مواردی زیادی عکسهای رادیولوژی فشار زیادی به نخاع را نشان میدهد ولی بیمار علامت جدی ندارد. بهنظر میرسد نخاع تا حدی در برابر تغییر شکل کانال نخاعی مقاوم است. در صورتی که بیمار سرش را به عقب ببرد ممکن است نخاع تحت فشار بیشتری قرار گیرد. با خم کردن گردن به جلو ممکن است سطح کانال نخاعی بازتر شود. اما احتمال فشار به نخاع توسط استئوفیتهایی که از لبه دیسک بیرون زده است وجود دارد. اگر جابهجایی و ناپایداری نیز در بین مهرهها وجود داشته باشد باز ممکن است فشار به نخاع بیشتر شود. وقتی دو مهره مجاور به علت آرتروز حرکت کمتری دارند، جبران حرکت ستون فقرات در مهرههای مجاور جایگزین حرکت این دو مهره میگردد بنابراین ممکن است این مهرهها در معرض جابهجایی قرار گیرند.
در برخی موارد تنگی کانال نخاعی به خاطر استخوانی شدن لیگامان طولی خلفی است و باعث فشار به نخاع گردد. بیرون زدن دیسک و استئوفیتهای اطراف دیسک میتوانند به عروق نخاع فشار وارد کرده و باعث میلوپاتی عروقی گردد.
در تنگی کانال نخاعی معمولاً ابتدا راههای حرکتی(کورتیکواسپاینال) درگیر میشود که باعث ضعف در اندامهای تحتانی میشود به دنبال آن راههای ستون خلفی درگیر شده و باعث اختلال تعادل در راه رفتن بیمار میگردد. بسته به علائم میلوپاتی به پنج دسته تقسیم میشود. نوع اول که شایعترین نوع است و سندرم ضایعه عرضی نامیده میشود. علائم اندام فوقانی دیده نمیشود و علائم عمدتاً در اندامهای تحتانی است. در نوع دوم سیستم حرکتی مبتلا است و علائم شبه به بیماری ای. ال. اس. است. به علت فشار به نخاع راههای حرکتی در این فرم درگیر است و بیمار علائم حسی ندارد. اندام فوقانی و تحتانی هر دو درگیر است و بیمار از اسپاستیسیتی و اختلال راه رفتن شکایت دارد.
در نوع سوم شبه سندرم نخاعی مرکزی است. در این حالت دستها بیشتر از پاها درگیر است. در فرم چهارم شبه سندرم براون سکوارد است و در سمت مبتلا اختلال حرکتی و در سمت مقابل اختلال حسی وجود دارد. در فرم پنجم که سندرم درد نخاعی بازوئی است Brachialgia cord syndrome در این حالت علائم فشار به نخاع همراه با درد تیر کشنده در اثر فشار به اعصاب گردنی دیده میشود.
در بررسی رادیولوژی ساده باید به اسئوفیتها توجه شود. از لحاظ ناپایداری عکسهای لترال گردن در حالت فلکشن و اکستنشن باید گرفته شود.
لوردوز طبیعی گردن بین 13 ± 21 درجه است. با افزایش سن قوس گردن کم میشود و در حدود ده درصد افراد بدون علامت گردنی به صورت کیفوز است. اندازه کانال گردنی طبیعی در بالغین 18-17 میلیمتر است(بین 20-13 میلیمتر). در صورتی که قطر کانال به 13-10میلیمتر برسد فشار به نخاع اتفاق میافتد. در این حالت تنگی نسبی کانال نخاع گردنی اطلاق میشود. در صورتی که قطر کانال به زیر 10 میلیمتر برسد انسداد مطلق کانال نامیده میشود. در این حالت در صورت حرکت سر به عقب قطر کانال بسیار کمتر شده و به نخاع فشار وارد میشود. این حالت در ترمز ناگهانی اتوموبیل و یا زمین خوردن ممکن است ایجاد شده و باعث آسیب جدی به نخاع گردد.
دقیقترین روش اندازهگیری کانال نخاعی توسط سیتیاسکن است اما ام. آر. ای. بهترین روش دیدن تغییرات در خود نخاع است.
وجود سیگنال غیرطبیعی در نخاع لزوماً ارتباطی با نتایج بالینی ندارد. اگر ضایعه دیده شده در ام. آر. ای. در 2T حاشیه واضحی داشته باشد نتایج بدتری نسبت به گردنی که حاشیه ضایعه واضح نیست دارد. در مطالعهای در 20 درصد بیمارانی که درمان غیرجراحی شده بودن افزایش سیگنال نخاع بعد از 3 سال از بین رفته بود.
بیماران ممکن است از گزگز که تا حدی منتشر است شکایت داشته باشند. ممکن است از اختلال تعادل یا اختلال در حرکات ریز مثل بستن دکمه لباس شکایت داشته باشند. گاهی بیمار از اختلال در نوشتن یا بازکردن و بستن سریع دستها شکایت داشته باشند. ضعف در اندامهای تحتانی معمولاً از پروگزیمال شروع میشود و ممکن است بیمار از اشکال در بلند شدن از صندلی شاکی باشد. این حالت برعکس ضعف عضلانی در تنگی کانال کمری است. اختلال فابل توجه در کنترل ادرار و مدفوع نادر است و در موارد شدید ممکن است دیده شود . نیمی از بیماران شکایتی از درد گردن ندارد و این امر باعث اشتباه تشخیصی میشود.
در معاینه بیمار باید به حرکات گردن دقت کرد. نقاط دردناک در ستون فقرات گردنی باید بررسی گردد. علامت لرمیت ممکن است وجود داشته باشد. اما این علامت تنها در 10 درصد بیماران با میلوپاتی گردنی دیده میشود. این علامت در ام اس نیز دیده می شود. آتروفی عضلات، ناحیه شانه در تنگی کانال ناحیه 6C-5C دیده میشود. ممکن است فاسیکولاسیون نیز در عضلات درگیر دیده شود. در معاینه ممکن است لاغری عضلات دست دیده شود. از بیمار میخواهم انگشتان را در حالت اکستاسنیون و اداکشن نگه دارد.
اگر دو انگشت سمت اولنار در عرض 60-30 ثانیه فلکس و ابداکت شوند به این علامت Finger escape sign میگویند و نشانه میلوپاتی میتواند باشد. بیمار باید بتواند دستها را سریع باز و بسته کند. عدم توانایی در حرکت سریع انگشتان میتواند نشانه میلوپاتی گردنی باشد. فرد باید بتواند در ۱۰ ثانیه ۲۰ مرتبه دست را مشت و باز نماید. معاینه حسی از لحاظ حس و ویبرشن و حس نوک سوزن در بیمار ضروری است. رفلکسها نیز باید بررسی شوند اگر میلوپاتی همراه با رادیکولوپاتی باشد ممکن است در سطحی که رادیکولوپاتی وجود دارد رفلکسها کاهش یافته و در سطوح دیگر افزایش یافته باشد. وجود علامت بابنسکی و هوفمن باید ارزیابی شود. راه رفتن بیمار نیز باید ارزیابی گردد. تست رومبرگ نیز باید انجام شود. در صورت شک به سایر تشخیص نوار عصب کمک کند نوار عصب و عضله میتواند کمککننده باشد. انجام MEP و SEP برای تشخیص میلوپاتی کمککننده است و قبل از جراحی باید انجام گیرد.
منبع:دکتر رئیسی
ادرس :مازندران _ تنکابن _ میدان شهید شیرودی _ جنب اداره ی آموزش و پرورش _ ساختمان پارس _ طبقه ی دوم _ واحد ۱۸
در اغلب موارد، سیاتیک و بیماری دیسک کمر بخوبی به برخی اقدامات اولیه پاسخ می دهد. اگر بتوان فعالیت معمولی را ادامه داد ودرعین حال از عواملی که باعث تشدید درد سیاتیک می شود پرهیز کرد،درد سیاتیک و دیسک کمر زودتر بهبود می یابد.
درمانهای درد سیاتیک و دیسک کمر
استفاده از کیسه یخ :
در ابتدا می توان از قرار دادن کیسه محتوی یخ بر روی محل درد بمدت 20 دقیقه ،چند بار در روز استفاده کرد استفاده از یخ در دو روز اول شروع درد سیاتیک ،ورم ودرد راکاهش می دهد. برای این منظور می توان از کیسه ای محتوی قطعات کوچک یخ یا یک بسته سبزیجات یا نخود یخ زده استفاده کرد. کیسه یخ یا سبزیجات ونخود یخ زده را لای حوله بپیچید تا از اسیب به پوست پیشگیری شود. استفاده از یخ هر بار،بیش از 20 دقیقه نیز به اعصاب وسایر بافتهای بدن اسیب می زندو نباید بیش از 20 دقیقه در هر بار از یخ استفاده شود.
استفاده از گرما و کیسه اب داغ:
پس از دو تا سه روز،از گرما در موضع دردناک استفاده کرد. می توان از کیف اب داغ که لای حوله پیچیده شده بمدت 20 دقیقه در هر بار استفاده کرد. بعد از 48 ساعت از شروع درد حاد از لامپ گرما زا یا بالش ها و پتوهای گرم کننده در حالی که در پائینترین درجه حرارت تنظیم شده نیز می توان استفاده کرد. اگر درد ادامه پیدا کرد بطور متناوب می توان از گرما ویخ استفاده کرد. استفاده از گرما و یخ بستگی به تحمل و واکنش بدن و طبیعت بدن نیز دارد. برخی افراد با سرما احساس بهبود می کنند و برخی با گرما. بنابراین واکنش بدن در تصمیم گیری این موضوع مهم است.
ورزشهای کششی:
ورزشهای کششی برای کمردرد ،درد سیاتیک و دیسک کمر میتواند باعث بهتر شدن درد شده وفشار بر ریشه عصب را کاهش دهد. از حرکتهای سریع وفنر مانند ،حرکات پیچشی، حرکات پرشی در طی انجام ورزش کششی بایدخودداری کرد. باید سعی شود هر کشش بمدت حداقل 30 ثانیه نگه داشته شود. کشش نباید درد زیادی ایجاد کند و در حد تحمل انجام شود.
داروهای مورد استفاده برای درمان درد سیاتیک و درد دیسک کمر:
داروهای مسکن وضد التهابی وضد درد: مسکنهایی مانند ایبوپروفن(بروفن،ادویل،ژلوفن) ناپروکسن و پماد دیکلوفناک(آلفن ایکس)، نیز گاهی اوقات برای درد سیاتیک موثر هستند پمادهای رهامین؛ روزماری نیز موثر می باشند .سایر داروها مانند ایندومتاسین،کتورولاک، سلبرکس(سلکوکسیب) و ملوکسیکام نیز ممکن است استفاده شوند. باید توجه داشت که این داروها عوارض گوارشی؛ کلیوی و قلبی دارند و باید با نظر پزشک مصرف شوند.
● داروهای شل کننده عضلات مانند متوکاربامول(روباکسین)،سیکلوبنزاپرین(فلکسریل)
● داروهای نارکوتیک مانند کدئین، ،مپریدین(دمرول)
● داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای مانند امی تریپتیلین،نورتریپتیلین
● داروهای ضد تشنج مانند گاباپنتین(نورونتین). پره گابالین(لیریکا)
● داروی مسکن ترامادول
درمان طب فیزیکی وتوانبخشی:
زمانی که درد حاد وشدید با اقدامات درمانی توسط پزشک متخصص طب فیزیکی بهبود پیدا کرد،درمانهای طب فیزیکی وتوانبخشی می تواند باعث جلوگیری ازعود درد سیاتیک و کمردرد می شود. این روشها که توسط پزشک توصیه می شود،شامل ورزشهایی است که به بهبود وضعیت بدن کمک می کند.، همچنین میتواند باعث تقویت عضلاتی گردد که حمایت از ستون فقرات را برعهده دارند . از دیگر مزایای انجام ورزشهای توصیه شده توسط پزشک متخصص طب فیزیکی بهبود انعطاف پذیری بدن است که از تکرار بیماری تاحد زیادی جلوگیری می کند. گاهی پزشک بیمار را به فیزیوتراپی معرفی می کند.
روشهای فیزیوتراپی در صورتی که با روشهای دستی و بصورت تخصصی انجام شوند می توانند به درمان سیاتیک کمک کنند.
تزریق استروئید (کورتون) در سیاتیک و دیسک کمر:
در برخی موارد ،پزشک متخصص طب فیزیکی وتوانبخشی ممکن است لازم بداند که تزریق کورتون انجام گیرد. تزریق کورتون در داخل ناحیه ای که ریشه عصب گرفتار شده انجام می پذیرد. کورتیکو استروئید کمک می کند که درد والتهاب اطراف عصب تحریک شده،کاهش یابد. اثر دارو معمولا ظرف چند هفته از بین می رود. اما در طی این مدت اقدامات طب فیزیکی و توانبخشی برای درمان بیماری ادامه می یابد. انجام تزریق بدون توانبخشی معمولا اثر گذرایی برای کاهش درد دارد و درمان بیماری اصلی نمی باشد. تعداد تزریقات کورتون در طی سال باید محدود باشد زیرا تزریق زیاد داروهای کوتیکو استروئیدی(کورتون) عوارضی بدنبال دارد.
جراحی:
جراحی برای مواردی در نظر گرفته می شود که درمانهای طب فیزیکی موثر نباشد و بیمار دچار ضعف،بی اختیاری ادرار یامدفوع ودرد سیاتیک و کمردردی باشد که باگذشت زمان بدتر می شود وبا سایر درمانها بهتر نمی شود. نوار عصب و عضله می تواند شدت آسیب و نیاز به جراحی را مشخص تر نماید. جراح می تواند زائده استخوانی یاقسمتی از دیسک بیرون زده یا دچار فتق را که باعث فشار بر روی عصب گیر افتاده می شود،بردارد. باید توجه داشت که متاسفانه جراحی دیسک حتی میتواند منجر به بدتر شدن بیماری دیسک شده و در شرایط غیرضروری نباید اقدام به جراحی کرد. بنابر این توصیه می شود پیش از انجام جراحی دیسک با یک متخصص طب فیزیکی وتوانبخشی مشورت گردد.
منبع: دکتر رئیسی
ادرس :مازندران _ تنکابن _ میدان شهید شیرودی _ جنب اداره ی آموزش و پرورش _ ساختمان پارس _ طبقه ی دوم _ واحد ۱۸
درمانهای رایج موجود برای درد دنبالچه که توسط متخصصین طب فیزیکی بکار برده می شود شامل استراحت،بالشهای حلقوی شکل،درمان دارویی شامل داروهای ضد التهاب غیر استروییدی ، فیزیوتراپی، طب سوزنی، درمانهای دستی و درمانهای مداخله ای مانند تزریق ماده بی حسی و کورتیکواستروئید در ساختارهای دردناک، تزریق مواد افزایش دهنده رشد مثل دکستروز(پرولوتراپی) یا پی آرپی، تزریقهای داخل دیسک، تخریب رادیو فرکوئنسی دیسکهای کوکسیژئال و بلوک کودال و بلوک گانگلیون ابمپار است و در موارد مقاوم به درمان، جراحی کوکسیژکتومی بخشی از کوکسیکس یا تمام آن انجام میشود. تزریق موضعی استروئید در بیمارانی که به درمان نگاهدارنده پاسخ ندادند مفید بوده است و گزینه درمانی است که باید قبل جراحی امتحان شود ، اغلب بیماران نیاز به تکرارتزریق در طول زمان دارند.تزریق کورتیکواستروئید در یک مطالعه 5 ساله 78٪ موفقیت داشته است. اضافه کردن مانیپولیشن (درمان دستی) به تزریق باعث25٪ افزایش در نتایج مطلوب میشود. مانیپولیشن با پارگی باندهای فیبروزه که در اثر التهاب مزمن بوجود آمده ،در کنار تزریق دنبالجه در موارد شکست سایر درمان نگاهدارنده مفید است و از آنجا که اثر درمانهای دستی داخل مقعدی در درد مزمن دنبالچه کم است ،همراهی آن با تزریق جهت بدست آوردن نتایج بهتر توسط متخصصین طب فیزیکی به کار میرود.
منبع:دکتر احدی
ادرس :مازندران _ تنکابن _ میدان شهید شیرودی _ جنب اداره ی آموزش و پرورش _ ساختمان پارس _ طبقه ی دوم _ واحد ۱۸
درد باسن درد شایعی است که بسیاری افراد دچار آن می شوند . بسیاری از مراجعان به کلینیک طب فیزیکی را این افراد تشکیل می دهند. شایعترین علل درد باسن نشستن طولانی مدت در شرایطی است که بیمار، دچار درد ناشی از سیاتیک یا دیسک کمر شده است. دردهای مرتبط با باسن ممکن است به علت درد اطراف لگن و استخوان پلویس (استخوان لگن) ایجاد شده وشدتی متفاوت از کم تا زیاد داشته باشند. در بعضی شرایط درد باسن آنقدر شدید است که ناچارا، فرد باید فعالیت روزانه خود را کاهش داده و در نتیجه کیفیت زندگی تحت تاثیر قرار می گیرد. اکنون در مورد 10علت شایع درد باسن و پشت لگن صحبت می کنیم:
1-سیاتیک و درد باسن در پشت لگن:
سیاتیک توصیفی است برای دردی که در ناحیه عصب سیاتیک ایجاد می شود . بنابر این خود سیاتیک نوعی بیماری نیست بلکه علامت بیماری است.عصب سیاتیک طولانیترین عصب بدن است ودر قسمت پشت لگن بسمت باسن و پائین پا امتداد پیدا می کند. اگر عصب سیاتیک به علتی(مانند بیماری دیسک کمر) تحت فشار قرار گیرد ،درد آن در قسمت پائین کمر و باسن بطرف پائین پاها و قسمت پشت ساق پاها انتشار پیدا می کند. شدت درد سیاتیک در بیماران متفاوت است ودر برخی افراد شدت کم ودر برخی دیگر متوسط یا شدید است.
2- درد مفصل ساکروایلیاک و درد باسن :
مفصل ساکروایلیاک بین استخوان سه گوش ساکروم در قاعده ستون مهره ها و استخوان ایلیوم (یا لگن) قرار دارد. درد این مفصل ممکن است با حرکت اندکی ایجاد شود که برخی آنرا اختلال عملکردی مفصل ساکروایلیاک می نامند. علت درد ساکروایلیاک ممکن است برخی انواع آرتریت و التهاب مفاصل باشد. افزایش وزن و تغییر در کشش لیگامانها وشل شدن آنها در حاملگی می تواند باعث درد این مفصل در زنان حامله شود.
3- استئوارتریت(آرتروز) و درد باسن:
آرتروز بعلت فرسودگی مفاصل ایجاد می شود آرتروز در مفاصل پشت لگن وباسن می تواند از علل ایجاد کننده درد باسن باشد. اگر مفصل دچار التهاب شود، درد بصورت متمرکزتر خود را نشان می دهد. در آتروز عضلات هم ممکن است گرفتار شده ودر نتیجه درد عضلانی ناحیه باسن هم ایجاد کند.
4- بورسیت و درد باسن در قسمت پشت لگن :
بورس کیسه حاوی مایع است. عمل بورس ها کاهش اصطکاک بین بافتها یی مانند استخوان عضله و لیگامانها در ناحیه مفصل است.عضلاتی که بیش از حد استفاده شوند ممکن است سفت شده و باعث سائیدگی و التهاب بورس شوند که از علل ایجاد درد است.دو بورس اصلی در ناحیه باسن،بورس تروکانتریک و بورس ایسکیال هستند. درد بورس ممکن است هنگام دراز کشیدن به یک سمت ایجاد شود.
5-درد استخوان دنبالچه و درد باسن:
این درد با عنوان درد کوکسیکس یا درد کوکسیژیال نامیده می شود.استخوان کوکسیکس بنام استخون انتهایی یا استخوان دمی هم نامیده شده است. در اینحالت درد در قسمت انتهایی ستون مهره ها در مجاور مقعد وجود دارد. درد کوکسیکس می تواند در لیگامانهای نگهدارنده استخوان کوکسی احساس شود. لیگامانها موقعی درد ناک میشوند که کشیده شده باشند. درد ایجاد شده شدتی متفاوت از کم تا زیاد دارد.
6 -درد لیگامان ایلیولومبار و درد باسن:
این یک لیگامان کوچک اما قدرتمند در ناحیه پشت است که بین ستون فقرات ناحیه کمر را و استخوان ایلیوم(قسمتی از استخوان لگن) وصل شده و باعث نگهداری ستون فقرات کمر می شود.التهاب بعلت کشیدگی یا آسیب لیگامان ایلیولومبار ایجا دشده و باعث احساس درد ناحیه باسن می شود. علت کشیدگی بد نشستن است. ممکن است دردی شبیه سیاتیک هم ایجاد شود که متخصص طب فیزیکی با تجربه می تواند علت آنرا تشخیص داده ودرمان مناسب را تجویز کند.
7- درد عضله پیریفورم و درد باسن:
عضله پیریفورم عضله ای کوچک است که در عمق ناحیه باسن وپشت لگن قرار دارد.عصب سیاتیک از این عضله عبور می کند. اگر عضله پیریفورم دچار سفتی شود می تواند عصب سیاتیک را تحت فشار قرار داده ودرد وکرختی عصب سیاتیک را ایجاد کند. درد سیاتیک در قسمت باسن وپشت پاها امتداد پیدا می کند.اگر عصب سیاتیک در این عضله گیر بیفتد اینحالت سندرم پیریفورمیس نامیده می شود.علاوه بر این نقاط ماشه ای در عضله پیریفورم می تواند باعث انتشار درد به سایر نقاط باسن و ناحیه لگن شود.
8- نقاط ماشه ای و درد باسن در پشت لگن:
نقاط ماشه ای بعنوان نقاطی بسیار حساس در یک برجستگی ندول مانند ،در باند سفتی از عضله توصیف شده اند. فشار یا تحریک این نقاط باعث ایجاد درد در مکانهایی دور تر نسبت به محل ندول می شود. وجود نقاط ماشه ای در عضلات پشتی بنام کوادراتوس لامبوروم و در عضله سولئوس در ناحیه پشت ساق پا میتواند دردی ارجاعی در ناحیه باسن ایجاد کند.
9-درد عضلات باسن:
سه عضله اصلی ناحیه باسن ، عضلات گلوتئوس ماگزیموس،گلوتئوس مدیوس و گلوتئوس مینیموس نامیده می شوند. عضله گلتئوس ماگزیموس بزرگترین عضله بدن است .تمامی این عضلات ممکن است دچار مشکلات تاندونی شده ودر نتیجه درد در ناحیه باسن وپشت لگن ایجاد شود.همچنین تعدادی نقاط ماشه ای در این عضلات وجود دارد که ممکن است است منبع ایجاد درد ناحیه باسن باشند.در عضله گلتئوس ماگزیموس 3 نقطه ماشه ای ، در عضله گلتئوس مدیوس 3 نقطه ماشه ای ودر عضله گلتئوس مینیموس 7 نقطه ماشه ای وجود دارد.
10- تاندینوپاتی همسترینگ فوقانی و درد باسن:
این درد اکثرا در حالت نشسته ایجاد می شود و بصورت احساس سفتی ودرد در عضلات همسترینگ است.این بیماری بنام تاندینوپاتی پروکسیمال همسترینگ یا تاندونیت قسمت بالای همسترینگ هم نامیده شده و به التهاب محل چسبیدن عضلات همسترینگ به توبروزیته ایسیکیال( دراستخوان ایسکیال)گفته می شود. اینحالت ایجاد دردی می کند که در پائین باسن ودر قسمتی از استخوان لگن که در نشیمنگاه قرار دارد،احساس می شود. درد آن در باسن بصورت درد تیز و مانند دندان درد توصیف شده است.
منبع:دکتر رئیسی
ادرس مطب: مازندران_تنکابن_میدان شهید شیرودی_جنب آموزش و پرورش_ساختمان پارس_طبقه۲_واحد۱۸
کاهش حس لمس در اندام فوقانی و خواب رفتن آن معمولا به علت فشاری است که به ریشه های عصبی گردن و یا اعصاب دست وارد میشود. اعصابی که از بین مهره های گردن خارج میشوند یک شبکه عصبی به نام شبکه گردنی را در ناحیه گردن میسازند. از این شبکه اعصاب متعددی خارج شده که به بازو، ساعد و دست میروند و حس و حرکت آنها را تامین میکنند.
مشکلاتی که به علل مختلف در گردن ایجاد میشوند میتوانند به این اعصاب یا ریشه های عصبی فشار آورده و موجب بروز بیحسی و خواب رفتن دست شوند. از شایعترین این مشکلات دیسک گردنی و دنده گردنی است.
در مشکلات دیسک گردنی به علت جابجا شدن دیسک به ریشه های عصبی فشار وارد میشود و در دنده گردنی به علت فشار دنده زیادی و یا عضلات متصل به آن، اعصاب اندام فوقانی تحت فشار یا کشش قرار میگیرند. این فشارها میتوانند موجب بروز علائم عصبی بصورت درد و احساس بیحسی شوند.
بعضی کارها زمینه بروز این بیماری ها را بیشتر فراهم میکنند. بطور مثال اگر کسی که زیاد با کامپیوتر کار میکند اصول کار درست با آن را رعایت نکند خود را در معرض خطر مشکلاتی که ذکر شد قرار خواهد داد. انجام فعالیت بدنی شدید که بدن به آن عادت ندارد مانند چند روز بنایی میتواند فشار زیادی به گردن و دیسک بین مهره ای آن وارد کرده و مشکلاتی را برای بیمار بوجود آورد.
درمان مناسب این مشکلات بعد از یک تشخیص درست از علت بیماری است. با معاینه درست و انجام نوار عصب و عضله توسط متخصص طب فیزیکی جهت تشخیص درگیری اعصاب محیطی درناحیه مچ دست-ارنج و ناحیه گردن (دکتر نیاستی( کامنت)) و استفاده مناسب از تصویربرداری هایی مانند رادیوگرافی ساده و یا ام آر آی میتوان در بسیاری اوقات علت بیماری را تشخیص داد.
درمان بسیاری از این بیماری ها با روش های غیر جراحی مانند مدتی استراحت، استفاده از گردن بند طبی، داروهای ضد التهابی و انجام نرمش های مناسب طبی است. در مواردی خاص بیمار ممکن است نیاز به عمل جراحی داشته باشد.
مسلما استفاده مناسب از کامپیوتر و قوی نگه داشتن عضلات گردن با انجام نرمش های مناسب طبی میتواند از بروز این مشکلات تا حد زیادی پیشگیری کرده و از عود آنها در آینده جلوگیری کند.
منبع:دکتر مغاری
ادرس مطب: مازندران_تنکابن_میدان شهید شیرودی_جنب آموزش و پرورش_ساختمان پارس_طبقه۲_واحد۱۸